آفتاب يزد
«حل مشكل يا رفع تكليف!؟» عنوان سرمقاله روزنامه آفتاب يزد است كه در آن ميخوانيد:
در پانزدهمين روز پس از انتخابات و درحالي كه مهلت مورد درخواست شوراي نگهبان براي ادامه بررسي شكايتهاي انتخاباتي به پايان رسيد، فاز جديدي از مراحلِ پس از انتخابات آغاز شد. ورود به فاز جديد توسط عباسعلي كدخدايي سخنگوي شوراي نگهبان اعلام شد كه در دو هفته گذشته بارها براي توصيف انتخابات دهم، از عبارت «سالمترين انتخابات» استفاده كرده و وجود هرگونه تخلف در اين انتخابات را تكذيب نموده است.
به موجب اطلاعرساني سخنگوي مطمئن شوراي نگهبان، هيأتي 6 نفره براي نظارت بر مراحل بازشماري آرا و بررسي اقدامات صورت گرفته قبلي تشكيل شده است كه اغلب اعضاي آن، براي مردم شناخته شده هستند. اما به نظر ميرسد اين خبر تا اين مرحله، فاقد خاصيت آرامشبخشي و قانعكنندگي باشد. زيرا اولا اعلام آن توسط كسي بوده است كه در دو هفته گذشته، سخنان او هيچگاه موجب آرامش معترضان و حاميان آنها نشده و ثانيا تركيب هيئت، فاقد هر نوع نشانهاي از حضور افراد بيطرف - از نظر دستهبنديهاي سياسي- ميباشد. اعضاي هيئت 6 نفره، فارغ از موضعگيريهاي ايام اخير، تماما وابسته به جناح موسوم به اصولگرا هستند ضمن آنكه بعضي از آنها تاكنون به صراحت، عدم بيطرفي خود را آشكار ساختهاند و به مدد رسانه موسوم به ملي، هر نوع شبهه در خصوص »عدم بيطرفي« خود را برطرف نمودهاند.
كيهان
«نوبت ايران» يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم مهدي محمدي است كه در آن ميخوانيد:
دو روز پيش هنگامي كه معلوم شد گروه 8 ناچار است نشست خود در بنسيت ايتاليا را بدون حضور ايران برگزار كند، بنيتا فررو والدنر كميسر سياسي اتحاديه اروپا گفت ايران فرصت مهمي را از دست داده است. او سپس در حالي كه تأكيد مي كرد قصد ندارد در امور داخلي ايران دخالت كند، به حمايت از آشوبگران در تهران پرداخت و از دولت ايران خواست با «كساني كه قصد اعتراض آرام دارند» با خشونت رفتار نكند. سخنان والدنر را بايد جزو آخرين نمونه ها از مجموعه سخناني دانست كه مقام هاي غربي طي هفته گذشته بر زبان آورده و در آن فراتر از تعارفات جوهره و ماهيت خود را نشان داده اند.
رسالت
«راه حفاظت از سرمايههاي سياسي» عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم دكتر امير محبيان است كه در آن ميخوانيد:
سرمايه سياسي به دشواري به دست ميآيد ولي به آساني از دست ميرود. اين سرمايه چيزي جز اعتماد عمومي به سلامت، صداقت و درايت يك سياستمدار نيست. معمولا شاخصترين چهرههاي شناخته شده كه سرمايه سياسي زيادي را براي خود گرد آورده اند در سطح انتخابات رياست جمهوري وارد شده و در يك فرآيند «بازاريابي سياسي» ميكوشند بالاترين سطح از آرا را به سوي خود جذب كنند. رقابت انتخاباتي حتي در سطح انتخابات رياست جمهوري، نزاع مرگ و زندگي نيست، حتي پيروزي يا عدم پيروزي در انتخابات نمي تواند نشانگر آن باشد كه يك كانديدا از قوت فكري يا عمق آرماني بيشتري نسبت به طرف هاي غير پيروز برخوردار است، بلكه اين پيروزي فقط حاكي از آنست كه فرد پيروز توانسته است بهتر با توده هاي مردم ارتباط برقرار كرده و براي كالاي سياسي يعني برنامه ها و انديشه هاي خود بازاريابي بهتري انجام داده است.پس پيروزي يا عدم پيروزي يك كانديدا فقط شكست يا پيروزي در يك بازاريابي سياسي است.
ابتكار
«آغاز پايان اصلاح طلبي در ايران» عنوان سرمقاله روزنامه ابتكار به قلم محمد حسين يارمحمد است كه در آن ميخوانيد:
شرايط به وجود آمده پس از انتخابات رياست جمهوري را شايد بتوان يکي از حساس ترين دوره ها براي جريان اصلاح طلبي در ايران دانست. اصلاح طلبان که حداقل برخي از آنها در هفته آخر خود را پيروز قطعي انتخابات مي ديدند با نتيجه اي روبرو مي شوند که آنها را در بهت و شگفتي عميق فرو مي برد. اصلاح طلباني که هميشه آراي خاموش را برگ برنده خود مي دانستند اينبار با حضور 85 درصدي يعني حضور اکثريت آراي خاموش تنها 35 درصد از کل آرا به آنها اختصاص داده شده است. آنها که فکر مي کردند اينبار با تجميع آراي خاموش و آراي طرفدارن خود پيروز مطلق انتخابات خواهند بود، به ناگاه جمعه شب با آماري مواجه شدند که آنها را بي نهايت متعجب کرد.
اين نوشتار در مورد صحت يا رد نتايج منتشره و بحث هاي پس از انتخابات نيست. هدف، تحليل وضعيت موجود جريان اصلاح طلبي در ايران است. اصلاح طلبان بعد از انتخابات مانند مشت زني در درون رينگ بوکس شده اند که مشتي محکم خورده باشد، گيج شده و بي اختيار به هر طرف مشت مي زند، آنها با وضعيتي روبرو بودند که اصلا انتظار آن را نداشتند. درست يا غلط، آقاي ميرحسين موسوي مصاحبه مي کند و خود را پيروز اين رقابت مي نامد. عده اي از اصلاح طلبان دستگير شده اند، فضاي کشور کمي امنيتي شده است.
جمهوري اسلامي
«رمزگشايي از ناامنيهاي اخير عراق» عنوان سرمقاله روزنامه جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد:
تعداد قربانيان انفجارهاي زنجيره اي عراق اين روزها به مضربي از «صد» تبديل شده است. با احتساب رقم مجروحان حوادث تروريستي اخير بنظر مي رسد عاملان ناامني ها سعي دارند با افزايش تعداد قربانيان توانائي دولت نوري المالكي براي كنترل اوضاع را به زير سئوال ببرند.
گمانه هاي متعددي براي رديابي عوامل ترورها وجود دارد. طبق تعهدات آمريكا در توافقنامه امنيتي بغداد ـ واشنگتن قرار است اشغالگران آمريكائي تا 9 تير ماه از شهرهاي عراق خارج شوند و به اردوگاهها و پايگاههاي نظامي باز گردند. احتمال جدي اين است كه اشغالگران با توسل به انفجارهاي بيشتر سعي دارند عراق را ناامن جلوه دهند تا بلكه ادامه حضور نظامي در شهرهاي عراق را توجيه كنند. اگرچه اين احتمال كاملا مطرح است ولي مسأله اين است كه فجايع اخير در حضور نظاميان اشغالگر صورت ميگيرد و اشغالگران طبق مفاد كنوانسيون ژنو مسئول حفظ امنيت عراق اشغالي هستند و در كنترل اوضاع ناكامند و حتي خود نيز به ناامني ها دامن مي زنند. البته واشنگتن به نتايج اين انفجارات زنجيره اي چشم دوخته و تمايل خود براي ابقاي نظاميان آمريكایي در شهرها را پنهان نمي كند.
دنياي اقتصاد
«افق روشن» عنوان سرمقاله روزنامه دنياي اقتصاد به قلم عليرضا كديور است كه در آن ميخوانيد:
توسعه ابزارها و نهادهاي مالي جديد روز گذشته با تصويب يك فوريت لايحه ارسالي از سوي دولت به مجلس كليد خورد.
براساس اين لايحه، دولت در جهت گسترش معاملات ابزارهاي مالي و توسعه نهادهاي جديد مشوقهايي براي سرمايهگذاران و فعالان اين بازارها درنظر خواهد گرفت كه در صورت تصويب نهايي در مجلس ميتواند زمينهساز آغاز فصل نويني در حوزه مالي كشور شود.
اين مشوقها كه به طور عمده از طريق بخشودگي يا معافيتهاي مالياتي اعمال ميشود، ميتواند يكي از موانع اساسي ايجاد ابزارها و بازارهاي جديد را مرتفع سازد.